Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-29@15:34:22 GMT

کودکانی که براتِ شهادتشان را از خدمت به زائر حاج قاسم گرفتند+عکس

تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۱۸۰۸۶

کودکانی که براتِ شهادتشان را از خدمت به زائر حاج قاسم گرفتند+عکس

‍‍‍‍‍‍

به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، داییِ مریم سلطانی‌نژاد شهید ۹ ساله حادثه تروریستی کرمان، می‌گوید: «امضای شهادت مریم کوچولو همان جا که ۴ تا لیوان برای زائران حاج قاسم روی سینی می‌گذاشت، گرفته شد.»

۱۳ دی‌ماه امسال هم مثل سال‌های گذشته، مسیر گلزار شهدای کرمان مملو از زائران حاج قاسم بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما انفجار تروریستی توسط عوامل داعش در مسیر این گلزار باعث به شهادت رسیدن ۹۴ نفر شد که شاید بتوان دردناک‌ترین بخش آن را شهادت ۸ نفر از خانواده سلطانی‌نژاد دانست؛ همان خانواده دختر کاپشن صورتی.

خانواده سلطانی‌نژاد به همراه کودکان و نوزادان خردسال، در موکب خانوادگی‌شان مشغول خدمت‌رسانی به زائران حاج قاسم بودند که بمب کنار آن‌ها منفجر شده و ۸ نفر از ۹ نفری که در موکب بودند، به شهادت می‌رسند. ۲ نفر از آن‌ها مریم سلطانی‌نژاد ۹ ساله و مادر ۳۹ ساله‌اش نغمه گلزاری بودند. مادر و دختری که دیگر به خانه برنگشتند و پدر خانواده حسین‌آقا و پسر خانواده امیرعلی ۱۳ ساله را برای همیشه در خانه‌ای که دیگر رنگ و بویِ زندگیِ زن در آن نمی‌پیچد، تنها گذاشتند. 


جانباز امیرعلی سلطانی‌نژاد کنار خواهر شهیدش مریم سلطانی‌نژاد

یاسر گلزاری برادر نغمه گلزاری، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس درباره موکبشان می‌گوید: «آقاحسین همسر نغمه، با چندنفر از همکاران و اعضای خانواده‌اش از همان اولین سال بعد از شهادت حاج قاسم این موکب را راه‌اندازی کرده بودند. از همان سال اول، هر ساله در روز شهادت سردار سلیمانی به موکب می‌آمدند و به همراه فرزندانشان به زائران حاج قاسم خدمت‌رسانی می‌کردند.»

«بچه‌ها در این موکب لیوان‌ها را در سینی می‌گذاشتند، به زائران حاج قاسم خدمت‌رسانی می‌کردند، به بزرگ‌ترهایشان کمک می‌کردند و ...» دایی مریم این را می‌گوید و ادامه می‌دهد: «امضای شهادت مریم کوچولو و سایر دوستان همان جا که ۴ تا لیوان روی سینی‌ها می‌گذاشتند، گرفته شد.»

او تعریف می‌کند: «خانواده خواهرم و حسین‌آقا از همان کودکی بچه‌ها زیاد زیارت مزار شهدا می‌رفتند. اولین تصویری که یادم است همراه آن‌ها به گلزار شهدا رفتم، مریم شیشه شیر دستش بود و امیرعلی هم ۳ـ۲ سالی بیشتر نداشت. از همان سن کم آمادگی مسائل معنوی برای آن‌ها ایجاد شده بود.»


شهید ۹ ساله مریم سلطانی‌نژاد

گلزاری جو خانه خواهرش را نیز عاملی مؤثر در آماده‌سازی بچه‌ها برای شهادت می‌داند و می‌گوید: «من چند سالی در خانه خواهرم زندگی می‌کردم و وقتی خواستم برای خودم خانه بگیرم و از پیش آنها بروم، خواهرم نگذاشت. بعضی وقت‌ها حسین‌آقا خانه نبود و خواهرم هم مشغول کارهای خانه بود. من بچه‌ها را به کلاس قرآن می‌بردم. مریم کوچولوی ما خیلی روی کلاس قرآنش حساس بود. اگر دقیقه‌ای دیر راه می‌افتادیم، واویلا بود که «دایی، کلاس قرآنم دیر شد.»

دایی یاسرِ بچه‌ها که از خانواده‌ای سیرجانی است، ادامه می‌دهد: «تابستان‌ها چندروزی به خانه پدر و مادرم در سیرجان می‌رفتند. آن روزها بچه‌ها نمی‌توانستند به کلاس قرآنشان بروند اما خواهرم نمی‌گذاشت آن‌ها از فضای قرآنی فاصله بگیرند. کتابهایشان را با خودش می‌آورد و با بچه‌ها قرآن کار می‌کرد و اجازه نمی‌داد از قرآن و یاد خدا فاصله بگیرند. پدرشان هم روی مسائل فرهنگی و بحث ولایت‌مداری تأکید داشت.»


نغمه گلزاری مادر شهید مریم سلطانی‌نژاد

او درباره نقش حسین‌آقا در زندگی بچه‌ها توضیح می‌دهد: «آقاحسین همیشه در بحث ولایت‌مداری بچه‌ها را به کارهای فرهنگی تشویق می‌کرد. او هر ساله و چه بسا سالی ۲ بار برنامه سفر به مشهد همراه با خانواده را داشت. بچه‌ها نه تنها هیچ وقت نمی‌گفتند برای سفر جای دیگری برویم؛ بلکه از سفر به مشهد خوشحال هم می‌شدند، مخصوصاً‌ مریم.»

گلزاری ابراز امیدواری می‌کند که خانواده شهیدش بتوانند او را نیز شفاعت کنند و می‌گوید: «بعد از شهادت حاج قاسم پویشی راه‌اندازی شده بود که وصیتنامه حاج قاسم خوانده شده و فیلم آن پخش شود. روزی مریم از مدرسه به خانه آمد و به بابایش گفت که وصیتنامه را به او یاد دهد تا کلیپش را برای مدرسه بفرستد. یعنی آمادگی که از قبل داشت باعث شد تلنگری کوچک از طرف مدرسه، این بچه را که تازه در سن تکلیفش بود برای شهادت آماده کند.» 

این فیلم را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید:

در موکب خانواده سلطانی‌نژاد ۹ نفر حضور داشتند و به زائران حاج قاسم خدمت‌رسانی می‌کردند که از میان آن‌ها تنها امیرعلی زنده مانده است. مادرش نغمه گلزاری، خواهرش مریم سلطانی‌نژاد، دو تا عمه‌اش سمیه و فاطمه سلطانی‌نژاد و دخترعمه‌‌هایش محمدامین سلطانی‌نژاد، فاطمه‌زهرا سلطانی‌نژاد، مهدی سلطانی‌نژاد و ریحانه سلطانی‌نژاد معروف به دختر کاپشن صورتی با گوشواره‌های قلبی، همگی به شهادت رسیدند. 

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: حادثه تروریستی کرمان مریم سلطانی نژاد ریحانه سلطانی نژاد دختر کاپشن صورتی قرآن گلزار شهدای کرمان زائران حاج قاسم مریم سلطانی نژاد خدمت رسانی حسین آقا بچه ها ۹ ساله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۱۸۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت

  به گزارش خبرنگار جام‌جم، روزهای پایانی فروردین امسال آتش‌سوزی در یکی از محله‌های مرکزی پایتخت به آتش‌نشانی گزارش شد. نیروهای امدادی به آنجا اعزام شده و توانستند شعله‌های آتش را خاموش کنند. آنها زنی میانسال، شوهر او و پسرشان را که دچار سوختگی شده بودند، به بیمارستان منتقل کردند اما مادر خانواده همان روز فوت شد ولی پسر ۱۱ساله و پدر خانواده تحت درمان بودند تا این‌که دو روز بعد پسر نوجوان هم به‌دلیل شدت سوختگی در بیمارستان فوت کرد اما پدر خانواده که نجات یافته بود، در تحقیقات پلیسی مدعی شد که نفهمیده چطور خانه آتش گرفته و وقتی به خود آمده، همسر و پسرش در میان شعله‌های آتش گرفتار شده و خودش هم می‌خواسته آنها را نجات دهد که دچار حادثه شده است.بنابراین ماموران به تحقیق از همسایه‌ها پرداختند که آنها اعلام کردند زن فوت‌شده با شوهرش اختلاف و درگیری داشته، بارها صدای مشاجره‌شان را بلند شده و آن روز هم صدای مشاجره مادر و پسر با پدر خانواده را شنیدند، سپس صدای کمک‌خواهی از خانه‌شان بیرون آمد که متوجه شدند آتش‌سوزی شده و از آتش‌نشانی کمک خواستند. با جمع‌بندی این اطلاعات مرگ این دو نفر به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. در حالی که پدر خانواده منکر آتش‌سوزی مرگبار بود اما شواهد حکایت از آن داشت که او در ماجرا نقش دارد؛ تا این‌که چند روز پیش کارشناسان آتش‌نشانی اعلام کردند آتش‌سوزی عمدی بوده که او با دستور قضایی بازداشت شد و سرانجام دو روز پیش با اعتراف به قتل دو عضو خانواده‌اش گفت: کارم نقاشی ساختمان است. با همسر و پسرم بر سر مسائل مختلف اختلاف داشتم. حتی از پسرم می‌خواستم وقتی برای انجام کار نقاشی ساختمان می‌روم، او نیز با من بیاید اما کار نقاشی ساختمان را دوست نداشت و با من همراهی نمی‌کرد. روز حادثه قرار بود برای نقاشی خانه‌ای در یکی از محله‌های تهران بروم. از پسرم خواستم با من همراه شود اما قبول نکرد و دعوای‌مان شد. ظرف بنزینی را که می‌خواستم برای کار نقاشی ببرم، برداشتم و مقداری از آن را روی خودم پاشیدم و به پسرم گفتم اگر از این رفتارت دست برنداری، خودم را به آتش می‌کشم که توجهی به این تهدیدهایم نکرد. حتی جواب سربالا به من داد که مرا با حرف‌هایش عصبانی‌تر کرد. همین موضوع باعث شد یکدفعه تصمیم بگیرم او را به جای خودم بسوزانم. بخشی از بنزین را روی او پاشیدم و فندک زدم که او آتش گرفت.متهم به قتل ادامه داد: زنم آمد جلو تا شعله‌های آتش را خاموش کند و پسرمان را نجات دهد که چون بنزین روی زمین پخش شده بود، لباس‌هایش آغشته به آن شد و همگی سوختیم. پشیمان شدم و خواستم نجات‌شان دهم که نشد و شعله‌های آتش بخشی از خانه را هم سوزاند. همسایه‌ها خبردار شده و به کمک آتش‌نشانی به خانه‌مان آمدند و آتش را خاموش کردند که من زنده ماندم اما همسر و فرزندم فوت شدند. سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر به جام‌جم گفت: متهم به قتل همسر و فرزندش در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد. 

دیگر خبرها

  • دیدار دانشجویان دانشگاه آزاد یزد با خانواده شهید سرسنگی
  • چگونه کودکانی قد بلند داشته باشیم؟
  • برگزاری رویداد استانی اهدای جایزه جوانی جمعیت در قم
  • شهادت و زخمی‌شدن شمار دیگری از ساکنان غزه
  • بسته تأمین مالی غیر نقدی زنجیره تأمین بانک صادرات ایران در خدمت تولید است
  • بسته زنجیره تأمین بانک صادرات ایران در خدمت تولید است
  • اعضای نوجوان لردگانی به بیماران نیازمند عضو زندگی بخشید
  • خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت
  • استفاده از تمام ظرفیت‌ها برای خدمت به خانواده شهدا
  • تشکیل ۸ کمیته روانشناسی برای نیرو‌های وظیفه